شهید علیمحمد قربانی، متولد ۱۳۴۶ در اندیمشک، نمونهای تمامعیار از ایمان، تواضع و خدمت به مردم بود. او نه تنها در عرصههای مدیریتی و پستهای مختلف، از ریاست بانک تا مسئولیت حراست شهرداری، نقشآفرینی کرد، بلکه در دفاع از میهن و ارزشهای دینی نیز حضور فعال داشت. او در جنگ تحمیلی مجروح شد و در نهایت سال ها بعد در راه دفاع از حرم حضرت زینب(س) در سوریه، مسیر زندگی او را به شهادت فی سبیل الله رساند. سمانه نیکدل، روایت زندگی خانم بتول چگله، همسر شهید مدافع حرم حاجعلیمحمد قربانی را تحت عنوان کتاب «سرو گلستان من» به رشته تحریر دراورده است. این بانوی نویسنده با بهرهگیری از سخن حجتالاسلام و المسلمین پناهیان که گفته است «کسی که با شهید قربانی آشنا میشود، باید به اندازه فتح خرمشهر جشن بگیرد»، تلاش کرده تا این زندگی سرشار از ایثار، گذشت و همراهی را روایت کند. شهید قربانی هم در خانه و هم در جامعه، الگویی از مدیریت، اخلاق و رابطه صمیمانه با خانواده بود؛ با فرزندانش دوست و با همسرش همراه بود.
پروژه نگارش این کتاب، حاصل پژوهشی دقیق و گفتوگوهای متعدد با خانواده، همکاران و نزدیکان شهید است و خواننده را با تمام لطافتها، دشواریها و ایثارهای زندگی او همراه میکند.
آنچه در پی می آید ماحصل گفت وگوی صمیمانه رواق با سمانه نیکدل نویسنده این کتاب است
رواق: لطفاً از آغاز پروژه کتاب شهید قربانی برای ما بگویید.
نیکدل: ما در موسسه شهید جواد زیوداری از سال ۹۳ پژوهش درباره تاریخ انقلاب و دفاع مقدس را آغاز کردیم. در سال ۹۴، بحث جبهه مقاومت مطرح شد و آن سال، اندیمشک چند شهید مقاومت تقدیم کرد. وقتی اسم شهید قربانی را شنیدم، جرقهای در ذهنم زده شد چون شخصیت ایشان برایم جذاب و قابل تأمل بود.
ابتدا پیشنهاد نوشتن پروژه را به آقای مهدینژاد دادم، اما ایشان گفتند که پسر شهید، آقا حسین، خودش میخواهد پروژه پدرش را انجام دهد. در آن لحظه، حس کردم انگار آب سردی روی سرم ریختهاند و کمی ناامید شدم. اما بعد از مدتی خود خانواده شهید به دفتر ما مراجعه کردند و در نهایت مسئولیت نگارش کتاب به من سپرده شد. فروردین ۹۵، چند روز پس از چهلم شهید، کار با همسر ایشان آغاز شد و از همان لحظه، مسیر روایت زندگی شهید روشن شد.
رواق: در این مسیر با چه کسانی بیشتر گفتگو داشتید؟
نیکدل: عمدتاً با همسر شهید. البته با آقا حسین، پسر ارشد شهید، هم گفتوگوهایی داشتیم.این روایت ها باعث شد تصویر کاملی از زندگی شهید شکل بگیرد
نیکدل: قبل از نگارش، کتابهای خاطرات مشابه را خوانده بودم و در آنها خلأهایی حس میشد؛ گویی زندگی یکسان و ایدهآل جلوه داده شده است. من تصمیم گرفتم تمام ابعاد واقعی زندگی شهید را نشان دهم. ناراحتی، بغض، اشک و خوشحالی همه در کنار هم به مخاطب ارایه شده است طوری که وقتی مخاطب کتاب را میخواند، حس میکند این زندگی واقعی است، با تمام تلخیها و شیرینیهایش.
رواق: برجستهترین ویژگی شهید قربانی از نگاه شما چه بود؟
نیکدل: از خودگذشتگی و تواضع ایشان برای من بسیار برجسته بود. حتی در مواجهه با سختیها و رفتارهای ناپسند دیگران، آرامش و گذشت خود را حفظ میکردند. این ویژگی نه تنها در جبهه، بلکه در زندگی شخصی و خانوادگی کاملاً مشهود بود و به نظرم هر شهیدی ویژگی خاص خود را دارد، اما این گذشت در زندگی شهید قربانی شاخص بود.
رواق: آیا لحظهای در مسیر نوشتن بود که حس کنید شهید شما را راهنمایی کرده است؟
نیکدل: بله. زمانی که کار نگارش را پذیرفتم، احساس کردم آرامشی از حضور ایشان دریافت میکنم. سر مزارشان، با قلبی مطمئن تصمیم گرفتم پروژه را آغاز کنم و این آغاز مسیر بود.
رواق: مخاطب اصلی کتاب چه کسانی هستند؟
نیکدل: مخاطب این کتاب عموم مردم هستند، اما برای نسل جوان، دختران و پسران، چه قبل و چه بعد از ازدواج، الهامبخش است. کتاب نشان میدهد زندگی، سختی و دشواری دارد و برای رسیدن به نقطه مطلوب، باید ایثار و صبر پیشه کرد.
رواق: سخن پایانی شما؟
نیکدل: زندگی شهید قربانی و همسرشان سرشار از گذشت، ایثار و تحمل است. امیدوارم این روایت، برای مخاطبان به ویژه نسل جوان، الگویی از زندگی واقعی و ارزشهای مقاومت، ایمان و عشق به خانواده باشد.